عنوان | نشست نقد و بررسي تبليغ سنتي زنان |
اهداف |
بررسي وضعيت تبليغي زنان و تحليل و آسيبشناسي آن |
زمان برگزاری | 1389/09/10 |
مکان برگزاری | قم، بلوار جمهوري، ميدان سپاه بطرف ريل آهن، سالن اجتماعات معاونت فرهنگي حوزههاي علميه خواهران |
بررسي وضعيت تبليغي زنان و تحليل و آسيبشناسي آن، موضوع مورد بحث در نشست تبيلغ سنتي زنان از سلسله نشستهای تخصصی مرکز تحقیقات زن و خانواده میباشد. متن حاضر مباحث مطرح شده توسط کارشناسان محترم حجتالاسلام والمسلمین زیبایی نژاد مسئول مرکز تحقیقات زن و خانواده، دکتر منتظر قائم، دکتر محمدتقی کرمی، سرکار خانم علاسوند و سرکار خانم ظهیری پيرامون موضوع نشست میباشد. بررسي وضعيت تبليغي زنان، به معناي تحليل و آسيبشناسي وضعيت زنان به عنوان مخاطبان بیشمار جلسات تبليغي، به عنوان کنشگران تبلیغ و به عنوان موضوع جلسات تبليغی، از جهات متعددي حائز اهميت است. از يک سو بيشتر مخاطبان جلسات تبليغ سنتي را زنان تشکيل ميدهند و در جهتگيري جلسات تبليغي، از نظر شيوه و محتوا، تأثيرگذارند، از سوي ديگر در چند دهة اخير زنان بخشي روبه تزايد از مبلغان جلسات سنتي را تشکيل ميدهند و به لحاظ جسمي، ويژگيهاي روانی، دغدغهها و نيازها و در جهتگيري جلسات تبليغي، از نظر شيوه و محتوا بر روند اين مجالس تأثيرگذار بودهاند و بالاخره، موضوع زنان در جلسات مذهبي، حتي براي مخاطبان مرد، نیز موضوعي قابل بررسي است.اگر بپذيريم که برنامههاي تبليغي به دو بخش، برنامة آشکار و برنامة پنهان، قابل تقسيماند، عدم پرداخت به موضوعات زنانه و عدم لحاظ ويژگيهاي زنانه نيز خود ميتواند حامل دلالتهاي جنسيتي قابل بحث باشد.آنچه بررسي وضعيت تبليغ سنتي زنان را حائز اهميت مينمايد تحول در هويت جنسي زنان در چند دهة گذشته، شکاف معرفتي ميان نظام تربيت رسمي و تبليغات رسانهاي از يک سو و تبليغات سنتي از سوي ديگر و همچنين تحولاتي در مجالس تبليغي زنانه است که ظهور مبلغان غير طلبه، پرداخت به موضوعات نوظهور و به کارگيري شيوههاي جديد نمودهايي از آن مي باشد.اهميت موضوع فوق ما را بر آن داشت تا در نشستي تخصصي با حضور کارشناسان تبليغ، مسئولان نهادهاي تبليغي و کارشناسان مطالعات زنان ابعاد موضوع را به بحث بگذاريم.موارد زير برخي از پرسشهاي مطرح شده در اين نشست است:1. مهمترين تحولات وضعيت زنان کشور در چند سال اخير چيست و چه اقتضائاتي در عرصة تبليغ دارد؟2. چه نهادي متصدي تحليل وضعيت موجود زنان
گزارش خبری
متن کامل
حجت الاسلام سجادی امین (مجری نشست)
تبليغ ديني در اصولیترين شكل خود فعاليتی آموزشی بهمنظور ارتقای آگاهی و نشر دانش ديني با لحاظ ارزشهای انسانی و اخلاقی است. با توجه به اهميت نقش خانواده در اسلام و همچنين محوريت زنان در اين كانون، میتوان فعاليت آنان را در تبليغ مبانی اسلامی بسيار حساس و تعيينكننده دانست زيرا حضور زنان در فعاليتهای اجتماعی و همچنين پيوند آنان با خانواده، خلأهای اين دو نهاد را در اشاعه آموزههای مذهبی تا حد قابل قبولی پر میكند. بانوان مبلغ در ايجاد و توسعه اخلاق و معنويت در جامعه در گذشته و حال نقش اساسي ايفا كرده و ميكنند و با كوشش همه جانبه خود در راه اشاعه قرآن و مباني اسلام و با بيان تأثيرگذارشان، قشر وسيعي از افراد جامعه را با اخلاق و معنويت آشنا كردهاند.
تبليغ زنان با همه اهميت خود بسان ساير نهادهاي بشري از آفات و آسيبها مصون نيست. شناخت آسيبها و تلاش در برطرف کردن آنها موجب ارتقاي کمّي و کيفي اين امر خواهد شد. آسيبهاي مهمي که در عرصه تبليغ زنان مطرح شده عبارتند از:
الف) عدم نظارت بر عملکرد مبلغان زن
عدم نظارت و فقدان ساماندهي نسبت به مبلغان زن و همچنين عدم تفكيك ميان مبلغان آگاه و متخصص و افرادی كه صرفاً نام مبلغ را بههمراه دارند، باعث حضور برخی مبلغنماها که عمدتاً بهدنبال كسب امور مادّي هستند، در حوزه تبليغ زنان شده است. اين افراد، دانسته يا ندانسته موجب دامنزدن به انحرافات، بدعتگذاري، ترويج خرافات و بيان مطالب غيرمستند شده اند. توجه بيش از حد به مداحي و صوت خوش و عدم بيان مسائل دينی، اخلاقی و در نتيجه نقصان ارتقای دانش دينی زنان از ديگر پيامدهاي عدم نظارت و سازماندهي مبلغان زن ميباشد.
ب) غلبه احساسات
برخي مبلغان زن به دليل روحيه احساسی، قدرت تفکيک ميان مشكلات شخصی و وظيفه تبليغی خود را از دست داده و از تبيين صحيح مباني ديني باز ميمانند این امر منجر به عملكرد سليقهای و افراط و تفريط در ارائه آموزههای دينی ميگردد. بیتوجهی به تعادل در طرح مباحث دينی شرايطی را فراهم ميآورد كه موجب دين گريزي مخاطبان بهخصوص جوانان ميشود.
ج) کاستی اطلاعات و معلومات
امروزه با ابزارهای ارتباطی جديد همچون ماهوارهها و سايتها، سرعت انتقال شبهات و تحريفات مبانی دين اسلام از سوی دشمنان بهشکل فراگيري در دست انجام است. هرگونه بیاطلاعی و كمسوادی فرد مبلغ موجب گریز مخاطب و یا گمراهی و بدبيني وی نسبت به معارف و مباني دين خواهد شد. در عصر حاضر از جمله آسيبهايي که بيشتر متوجه مخاطبان زن است، ظهور عرفانهاي جديد و ساختگي است که تخصص مبلغان زن در راستاي مقابله با آنها را ميطلبد.
د) عدم استفاده از ابراز جديد تبليغ
با فراگیری رسانهها در زمان حاضر، تبليغ ديني، ویژگیهای خاص خود را میطلبد. با توجه به تعدد و تنوع رسانهها، زمان استفاده مردم از مباحث دینگرانه اندک است، بر اين اساس، تبليغ دين چه در عرصه تبيين معارف و چه آموزههاي عملي بايد با استفاده از ابزار جديد، بهطور کامل جنبه کاربردی و راهبردی داشته باشد. مبلغان زن نبايد به مجالس خانگی، وعظ و سخنرانی اکتفا کنند، بلکه با استفاده از توانمندي خود در عرصههاي فراتر پاي نهاده و با حضور در نهادهاي فرهنگي تأثير بيشتري را در ارتقاي آگاهي ديني جامعه بهخصوص بانوان داشته باشند.
هـ) عدم آشنايي با نياز مخاطب و جامعه
لازمه ارتباط کارساز و نتيجهبخش مبلغ ديني با مخاطب، توجه به نيازها و دغدغههاي مخاطب است. موفقيت همه مبلغان ديني خصوصاً مبلغان زن، اين است كه در كنار مطالعات گسترده خود در حوزه دينی، با دقتنظر و بينش صحيح، معضلات و آسيبهای اجتماعی را رصد و شناسايی كنند تا بتوانند با برخورداری از سطح آگاهی مناسب نسبت به مخاطبان، به انجام رسالت تبليغی خود بپردازند.
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین زیبایینژاد
شکلگیری مجالس مذهبی خانگی در تاریخ کشور ما از زمان رضاشاه بهعلت محدودیتهای حاکم شیوع یافت و نقش تعیینکننده زنان در برگزاری چنین جلساتی کاملاً مشهود است.
در دورهای که حاکمیت فرهنگ شفاهی در جامعه وجود داشت و رسانههای مکتوب و تصویری نقشکمرنگی را در جامعه داشتند بیشتر اطلاعات عمومی جامعه مذهبی از بستر جلسات خانگی انتقال مییافت. در عصر قاجار اگر چه اکثریت زنان بیسواد بودند اما شرکت در این محافل، جهت کسب اطلاعات مورد نیاز برای زنان امری تقریباً روزانه بود و به دلیل چنین ویژگیهائی، مبلغین مذهبی دارای مرجعیت و جایگاهی خاص در بین مردم بودند.
امروزه بهعلت بوجود آمدن تحولات و تغییرات در ساختار جامعه و تأثیر رسانهها، این جایگاه دچار تزلزل شده است. از این رو برای یافتن علتهای این تغییرات و نیاز به آسیبشناسی این موضوع با بررسی نقاط و ضعف و قوت این مجالس داریم.
نقاط قوت مجالس زنانه (کارکردها)
1. پایگاه هویت بخش دینی: تغییرات هویتی نسل جوان در عصر حاضر، یکی از دغدغههای اساسی خانوادههاست. بوجود آمدن فضاهای ناامن و نامطمئن، تأثیرپذیری جوانان از جمعهای دوستانه با محوریت مدرسه و حاشیه مدارس، نقش هویت بخش این مجالسی را که با محوریت دین به دنبال تبادل مفاهیم دینی است پررنگتر میکند.
2. آزادی در مشارکت: مخاطبین این مجالس آزادانه و براساس علاقه شخصی خود در برگزاری، شکلگیری آن فعالیت میکنند و این اختیار باعث تقویت انگیزه، استمرار و تأثیرات پایدار این مجالس میشود.
3. پالایش روانی: به علت وجود فضای همنوا و یک دست، این مجالس و انتقال این فضاها به افراد، محیط آرام و امنی برای افرادی که نسبت به تحولات و معظلات اجتماعی دچار فشارهای عصبی شدهاند، ایجاد خواهد گردید.
4. انتقال مفاهیم: مفاهیم متعالی باید در فضای متعالی انتقال یابد. این جلسات به دلیل دارابودن فضای معنوی یکی از بهترین بسترها جهت انتقال مفاهیم دینی است. بستری همنوا با قالب و محتوا.
5. سلب اعتماد به رسانهها: یکی از دلایل رجوع و علاقه افراد به شرکت در چنین جلساتی، سیاستزدگی و ناهمگونی پیامهای رسانههاست که موجب سیاست گریزی مخاطب مذهبی نسبت به رسانههای رسمی میشود. از این رو برخی مخاطبان به دنبال فضائی به دور از این شائبهها میگردند.
6. حمایتهای اجتماعی: این مجالس میتواند بستری مناسب برای فعالیتهای اجتماعی نظیر حل مشکلات محلی، کمک به ایتام، سالمندان و نیازمندان، تأمین جهیزیه، اعطای قرضالحسنه و راه اندازی اردوها و کاروانهای زیارتی باشد.
7. تقویت پیوندهای سنتی: در عصری که بسیاری از پیوندهای سنتی متزلزل شده، محله جایگاه خودش را از دست داده و ارتباطات طایفهای و همسایگی تضعیف شده، این مجالس نقش تقویتکنندهای در پیوندهای خانوادهگی (صلهرحم)، همسایگی پیوندهای محلی ایفا میکند.
علل بوجود آمدن آسیبها
الف) تحولات هویتی جوانان در عصر جدید: تأثیر رسانههای نوگرا در تقویت احساسات و تحتالشعاع قرار دادن عقلانیت، باعث بوجود آمدن انسانی جدید با ذائقهای نو شده است.
توسعه فردگرایی و توسعه مفهوم آزادی، انسانی زود رنج، کمتحمل نسبت به انتقاد بوجود آورده است. انسان تربیت شده در جامعه مدرن به دنبال دین و معنویتی منهای شریعت است. وقتی انتظارات تغییر کرد تقاضا هم تغییر میکند فلذا شاهد تغییر روش تبلیغ عقلی به تبلیغ احساسی و کمتنش هستیم.
ب) ظهور عرفانهای موج سومی: انگیزه شکلگیری بعضی از این مجالس در بدو فعالیت بسیار مقدس و آرمانی بوده، اما در ادامه مسیر به علت نبود مبلغ متخصص و عالم دچار انحراف و بوجود آمدن یک موج جدید یا سوم شده است. گاهی این جلسات برای مقابله با عرفانهای کاذب مانند عرفان سرخپوستی و هندی و... تشکیل میشود ولی دیده میشود بهدلیل تبلیغ نادرست جریان سومی به نام جریان مرید و مرادی تولید میکند که منجر به بروز مشکلات جدیدتری میشود.
ج) مادیگرائی در پوشش ثواب: گاهی اوقات به نام ثواب در مجالس شاهد مسابقه تجملاتی هستیم. شاهد القای مفاهیم انحرافی جدید هستیم.
د) استفاده جریانهای غیر دینی در پوشش مراسم خانگی: یکی از فعالان فمینیسم در مصاحبهای افشا میکند که ما برای جمعآوری امضا برای کمپین یک میلیون امضاء از جلسات قرائت قرآن زنانه استفاده کردیم. نفوذ مکاتب ضاله وهابیت و بهائیت، در این محافل و القای عرفانهای جدید به مخاطب تا جائی جلو میرود که شاهد ظهور جریان عرفان محفلی شیخیه در زمان قاجار، که منجر به شکلگیری بهائیت شد از این جلسات باشیم.
و) خانواده گریزی: به علت بوجود آمدن فضای برابری، تغییرات اساسی در جامعه زنان، ما شاهد مفاهیم خانوادهگریزی در این مجالس هستیم یعنی اینکه این جلسات تقید زن را به همسر و فرزند خانواده تضعیف کرده است.
هـ) کسب مشروعیت آموزههای دینی از علوم غیردینی: ظهور چنین پدیدهای را نیز میتوان به شکست مرزها در موج سوم تلقی کرد. ساختار روانشناسی تربیت مدرن باعث شده تا آموزههای دینی زمانی مشروعیت بیابند که موید و توجیه کننده آموزههای غیردینی باشند یعنی آموزهها را با کشفیات دانشمندان تأئید میکنند.
بایستههای تبلیغ
1. مدیریت نهادهای تبلیغی حوزه
ـ سازماندهی تبلیغ به معنای تعریف نظام جامع بین عرضه و تقاضا؛
ـ تولید نیاز و پاسخگویی به نیاز مخاطب؛
ـ نظارت و هدایت بر فرآیند تبلیغ.
2. مطالعات و پژوهشهای مسائل اجتماعی تبلیغ (محیطشناسی): در فرآیند آموزش مبلغ باید به جامعهشناسی تبلیغ، به تحولات اجتماعی در جامعه، تغییر مفاهیم ذهنی مخاطبان و یافتن علتها و معلولها، تعیین اولویتهای مفهومی و روشی، و پژوهش در الگوی زیست دینی در عصر حاضر پرداخت.
3. ساختارشکنی کلیشهای تبلیغ: ماه محرم و صفر و رمضان با وجود ظرفیتهای تبلیغی فرصت خوبی برای تبلیغ است، اما اینکه تبلیغ در چارچوب کلیشه تعریف گردد امر مطلوبی نیست، تبلیغ باید در متن زندگی مردم وارد گردد. با توجه به اینکه تبلیغ نیازمند به این سرمایه اجتماعی است. ارتباط مستمر و روزمره با مردم بهعنوان سرمایههای اجتماعی روحانیت باید وجود داشته باشد.
4. رهایی از تصدیگری سیستم مدیریت:
5. تبیین سیاستهای متوالی تبلیغ:
6. حمایت از مبلغان غیرحوزوی: معطوف بودن مدیریت حوزه بر روی مبلغان خود و نادیده گرفتن مبلغان غیرحوزوی باعث کاهش توان تبلیغی در سطوح مختلف و مخاطبان گردیده است.
7. نظارت هدفمند: تجربه نشان داده، به دلیل فعالیتهای آزادانه جلسات مردم نهاد، نظارتهای کلیشهای محدودکننده، کمتر مؤثر بوده است، نظارتها بیشتر باید جنبه، حمایتی و هدایتی داشته باشند، مگر در موارد حاد که به برخورد مناسب خود از طریق مجاری قانونی طلب مینماید.
سخنرانی دکتر منتظر قائم
موضوع تبلیغ سنتی زنان، یک موضوع بسیار جدی است هر چند که اطلاعات و دانش تحقیقی در این زمینه وجود ندارد. به نظر موضوع اصلی که به آن باید پرداخت سنخشناسی این مجالس و رابطه آن با کارکردها است.
مجالس سنتی که با محوریت روحانی مرد و زن در حسینهها و مساجد برگزار میشود امروزه با تغییرات شکلی و محتوایی همراه بوده است. ما شاهد مشارکت زنان در جلسات تبلیغی گفتگو محور با مدل میزگرد در اقشار مختلف، خاصه قشر تحصیلکرده هستیم.
یکی دیگر از تغییرات بوجود آمدن مجالس تبلیغی سخنران محوری به معنای عام آن است؛ یعنی محافلی که یک فرد غیرحوزوی با ادعای رهبری معنوی، با القای مباحث روانشناختی به زبان دین فعالیت میکنند، جالب این است که اهم مباحث روانشناسی کاربردی است، مباحثی مثل نظیر تربیت فرزند، خانهداری و... باید دقت داشت این محافل خاص، در قالب و مدل مجالس دینی عرضه میشود.
سوال این است که آیا مشارکت زنان جامعه ایران در مجالس تبلیغی دینی سنخشناسی شده است.
نکته حائز اهمیّتی که در نقد و بررسی تغییرات مجالس زنانه باید مورد توجه قرار بگیرد شکل مجالس، کمیت و کیفیت و میزاناثرگذاری قالبهای جدید این مجالس است و اگر سیاستگذاریها در این امر ناظر بر جهان گذشته باشد دچار ناکارآمدی و مشکل خواهد شد. در واقع سیاستگذاری بعد از سنخشناسی باید با زمان امروز پیش برود.
کارکردهای مجالس زنانه
1. کارکرد تبلیغی برای حوزویان
شرافت تشکیل این مجالس تبلیغ است، در این کارکرد رابطه به شکل یک سویه با محوریت سخنران است. سخنرانی با مجموعهای از آموزهها، دانشها و گرایشی عجین با تکلیفگرائی به همراه کمک به مخاطب از طریق انتقال دانش.
2. کارکرد غیرتبلیغی
گاهی ارتباط افقی است و کارکرد آموزشی با محوریت معلم نیست بلکه همآموزی یک جمع همشأن و همسطح است.
3. کارکرد صرف تبلیغی
پرداختن به مدیریت فرآیندها و مناسک دینی در این مجالس بدون ارائه دانش دینی به مخاطب، البته به نظر میرسد تبلیغی موفق است که تبلیغی آموزشی باشد. یعنی بعد از ارائه دانش و محتوا از طریق روشهای تبلیغی، تجلیات گرایشی و رفتاری در مخاطب دیده بشود.
آسیبها
یکی از شاخصههای جهان جدید در روابط اجتماعی، تهی شدن این روابط از اقتدار است نسل جدید یا نسل رسانهای ما تفکیکی بین اندیشه و عمل قائل شده است. بطور مثال در گذشته معلم از یک مرجعیت دانشی، تعلیم تربیتی و حتی سیاسی برخودار بود و این مرجعیت در اندیشه و عمل محصّل تأثیر میگذاشت اما امروز اصلا این طور نیست. ما شاهد تفکیک و تغییر انتظارات هستیم. بنابراین سخنران باید بداند که مخاطب چه انتظاری و چه هدفی از او دارد. مثلاً میخواهد بیاید یک بحث بدون تنش مطرح کند، اگر سخنران خود را در قالب انتظارات مخاطب یا برگزار کننده تعریف نکند دیگر دعوت نمیشود.
دوستان در تحلیل مجالس سنتی بیشتر به سه محور سخنران، مخاطب و محتوا پرداختند. اما به زعم بنده عنصر بسیار تعیین کننده و مؤثر دیگری در این مجالس وجود دارد که بانیان و برگزارکنندگان مجالس هستند. امروزه نقش موثر برگزارکنندگان در تأمین مکان و فضا، تعامل بین سخنران و مخاطب، تعیین محتوا و حتی شیوه ارائهی بحث بسیار مشهود است.
برای تحلیل مجالس زنانه با توجه به اتفاقات و تغییرات نسلی و اجتماعی به نظر باید سنخشناسی کرد. شما این سه گروه برگزارکنندگان، سخنوران و مخاطبان را در بازار عرضه و تقاضا در نظر بگیرید و به بعد چیستی و کیستی آنها بپردازید. به ویژگیهای سنی، جنسیتی، طبقاتی، تحصیلی آموزشی، گرایشها و نگرشها توجه کنید و بعد مسایل تبلیغ را تحلیل کنیم.
یکی از مسائلی که در گروه مخاطب باید به آن پرداخت باسوادی نسل جدید است که وضعیت آسیبی بیسوادی سنتی را برجستهتر میکند. در گذشته سطح سواد، بویژه زنان که فاصله سوادشان با مردها در زمان گذشته زیاد بود برای مجالس سنتی بحران آفرین نبود، چون مباحث مطرح شده سخنران زیاد مورد داوری و فهم قرار نمیگرفت امّا امروزه سطح سواد، بویژه سطح تحصیلات زنان رشد فزایندهای نسبت به مردان کرده است. فلذا تعریف مخاطب امروزی تغییر یافته است و این امر باید لحاظ شود.
موضوع دیگری که وجود دارد بحث جامعهشناختی این سه گروه است. در این مدل سه گروه متشکل، سه رابطة دوتایی با یکدیگر برقرار میکنند و محتوا در یک فضای سه عنصری تعریف میشود یعنی رابطه برگزارکننده و مخاطب، رابطه برگزار کننده و سخنران و سخنران و مخاطب. بنابراین از لحاظ جامعهشناسی تبلیغ، محتوا و عناصر آن و انتظارات از محتوا را باید در یک معادلهی سه عنصری قرار بدهیم.
فلذا بنده چهار مؤلفه و سه ساختار و سه گروه اجتماعی، برای این مجالس تحلیل میکنم و محتوا را در بین سه گروه قرار میدهم.
به نظر میرسد باید برای سنخشناسی این مجالس و تحلیل، یک کار تحقیقی خوب انجام داد و گرنه همه نقدها براساس ملاحظات غیرسیستماتیک و مبتنی بر تجارب شخصی خواهد بود هر چند که تجربه شخصی خود یک منبع معرفتی است.
برای تحلیل این مجالس باید بر رویکردها و ابعادی نظیر: ابعاد تبلیغی؛ ابعاد ارتباطات دینی؛ ابعاد جامعهشناختی، ابعاد اقتصاد و سیاسی و مسائل خاص سیاسی بحث کرد.
فکر نمیکنم ملاحظات روششناختی مبتنی بر تجربه، ما را به ایمان و ایقان برساند.
در پایان عرایضم پیشنهادها و سوالهایی را که به ذهنم رسیده ذکر میکنم میتواند مضمون مسائل مورد تحقیق در این زمینه مورد توجه قرار گیرد.
پیشنهادها و راهکارها
1. تشکیل یک بنیاد ملی جهت شناسایی، تربیت و آموزش و تحقیقات درونی جامعه مبلغ مجالس زنان.
2. انتشار نشریه تخصصی ویژه، جهت آموزش سخنرانان مجالس زنان.
3. فیلتریزه کردن و نظام رتبهبندی و درجهبندی وعاظ مجالس زنان جهت جلوگیری از خرافهپرستی و قشریگری دینی.
چند سوال با توجه به این رویکرد در بحث مطرح میکنم.
1. تعداد سخنرانانی که در محافل زنانه فعالیت دارند چند نفر است؟
2. چه تعدادی را مردان و زنان تشکیل میدهند؟
3. سواد و سطح تحصیلات مبلغین مجالس زنانه به چه میزان است؟
4. آیا تعداد طلاب زن با مبلغین برابر است؟
5. آیا حوزة جغرافیائی فعالیت مبلغین تعیین شده است؟
6. بعلت فعالیت تبلیغی فرهنگی مکاتب عرفانی جدید، مشاورههای دستهجمعی، تعداد سخنوران مجالس زنانه غیردینی و شیعی چقدر است؟
7. خودمحوری که از آفات مبلغ دینی است بیشتر دامنگیر مبلغان زن است یا مرد؟
8. آیا روش آموزش تبلیغ و روش تبلیغ در مجالس زنانه، مردانه است یا زنانه؟
9. کاربرد تکنولوژیها (موبایل، کلیپها و ...) در این مجالس به چه میزان است؟
سخنرانی خانم علاسوند
پیرامون موضوع تبلیغ سنتی مجالس زنانه، استفاده از تجارب مشافهی و مباشری زنان مبلغ یکی از نکات مهمی است که متولیان امر تبلیغ خوب است بدان توجه کنند.
بحث را در سه محور «ویژگیهای مجالس زنان، زنان مبلغ و زنان مخاطب پیش خواهم برد:
ویژگیهای مجالس زنان
یکی از ویژگیهای مهم مجالس زنانه و مخاطبان آن عنصر «عاطفه» است. این مسئله که مجالس تأمینکنندة نیازهای عاطفی زنان و جذب آنان شده، امر بسیار جدی است؛ بیاعتنایی به این موضوع، بهمنزله بیاعتنایی به یک واقعیت است. یکی از آفات این مجالس به طوری که نارضایتی مخاطبان را فراهم میکند، مباحث مطرح شده توسط مبلغان مرد است؛ چرا که امکان دارد مباحث از زاویة نیازهای مردانه و قابل اهمیت برای مردان لحاظ شود و یا نوع انتقال پیام بوسیله مهارتهای مردانه صورت گیرد.
بنابراین زنها هنگامی جذب چنین مراسماتی میشوند که به نیازهای عاطفی آنها پاسخ داده شود. توجه به عنصر عاطفه در امر تبلیغ مجالس زنانه باید یک کد مهم در مهارتافزائی مبلغان باشد.
از آن طرف اگر به این شاخصه و مهارت توجه نشود، این ابزار میتواند ملعبهی دست سود جریان برای القای مفاهیم نادرست و جذب انبوهی از افراد به جلسات آنها بشود.
مسئلهی دیگر در اخلاق زنانه که باید به آن به چشم سرمایه و فرصت نگریست «اخلاق ارتباطی زنان» است. اخلاق ارتباطی مسئلهای بسیار مهم برای نسل جوان است. بسیاری از اوقات نسل جوان در انجام امور دینی کوتاهی میکنند، به نظر میرسد که این امر ناشی از فقدان ملاحظه میکنید یک سرمایهی اجتماعی پشتیبان است. اخلاق ارتباطی زنان میتواند یک سرمایه اجتماعیِ پشتیبان تولید کند. بطور مثال اگر میبینیم که زنان در مقابل جریان مُد انعطاف بیشتری نشان میدهند یا نمیتوانند به راحتی پوشش و حجاب را انتخاب کنند همیشه ناشی از مخالفت با احکام شرعی نیست، بلکه هنجارهای دینی از جمعها، همسایهها، همکلاسیها و گروههای فامیلی متمایز میکند. عدم وجود گروه پشتیبان بهعنوان تکیهگاه و القا اعتماد به نفس و قوت روحی و روانی، همراهی با شعار «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو» را در پی خواهد داشت. مانند مجالس زنانه با لحاظ اخلاق ارتباطی زنان میتواند به ایجاد شبکههای غیررسمی پشتیبان را گروه بزرگ دوستان گروه بزرگ بانوان متدین، گروه بزرگ چادریها و... .
از آن جا که این گروههای دوستی بزرگ احساسات، آرمانها و اهداف مشترکی بین مخاطبان ایجاد میکنند، از خود باختگی فرهنگی زنان جلوگیری میکنند. ما در فضای امروزه جامعه به این گروهها نیاز داریم، مبلغان باید به این ظرفیت بزرگ به چشم یک فرصت نگاه کنند. بارها در هیئات مذهبی شاهد بودهایم که حس مشترک میان گروه بزرگ جوانان و نوجوانان منجر به حفظ و صیانتشان در برابر تحولات اجتماعی شده است.
معتقدم برپایی مجالس زنان در دوران حاضر بسیار بیشتر از عصر قاجار است. اگر امروز به شهرستانها، خصوصاً در ایام تبلیغ، سری بزنید متوجه شور و نشاط معنوی خواهید شد، در واقع، همه منتظر برپایی چنین مجالسی و شرکت در آنها هستند.
در بحث مجالس زنانه افزون بر زنان شاغل و دختران دبیرستانی مسئله گروه عظیمی از زنان خانهدار نیز مطرح است؛ زنانی که به دلایل مختلف دارای اوقات فراغت گستردهای هستند و امکان دارد در یک روز، دو الی سه مجلس شرکت کنند. این موضوع هم جنبه فرصتی دارد و هم تهدیدی. جنبهی فرصتش این است که مسئله اوقات فراغت میتواند به یک معضل اجتماعی اخلاقی تبدیل شود. (با توجه به روشن شدن زنگ خطرهایی که در مباحث آخرت، اخلاق در این مجالس روشن میشود). به نظر میرسد، این مجالس بهترین قالب برای گذراندن اوقات فراغت زنان خانهدار محسوب میشود. اما جنبه تهدیدزا؛ از طرفی عدم حضور زنان در منزل ممکن است مشکلاتی را بهوجود بیاورد. بر مبنای گزارش استانداری سمنان، اطمینان خاطر فرزندان از نبود چند ساعته والدین در منزل علت افزایش آمار جرم جوانان در محرم و صفر اعلام شده بود.
مسئلهی مهم دیگر، بعدی تحول شناختی است: زمانی که از مقوله «رسانه» صحبت میکنیم منظورمان فقط مسئله القای نادرست مفاهیم به مخاطب نیست، بلکه مسئلهی مهمتر اشباعشدگی فضاست. رسانه اساساً فضای ذهنی افراد را بهعنوان جایگاه انتقال مفاهیم اشغال کرده و این امر ناشی از اشباع شدن فضا از رسانه است. حضور زنان و مردان این فضای اشباع شده میانجامد و این البته امری مهم و مثبت است. شاهد مدعا این که در ایام تبلیغ گفتگوهای مردم، ذهنیت آنها و دغدغههای ایشان کاملاً تغییر میکند. همه اقشار از فضای حسگرا، تخیلمحور و آرزومحور رسانه متأثر میشوند، اما زنها به علت خلقیاتشان بیشتر تحت تأثیر قرار میگیرند. بطور مثال، در برنامهای تلویزیونی که درباره معیارهای ازدواج دخترها و پسرها بود، اکثر پسرها از سختگیری دختران و درک نکردن خانواده آنها گلایه داشتند و این امر را علت بالارفتن سن ازدواج میدانستند. در مقابل، دخترها داشتن ماشین و پولدار بودن را یک حق طبیعی و معمولی بیان میکردند. این نشاندهنده عمق تأثیر رسانهها (سریالها و فیلمها) در به تصویر کشیدن زندگیهای نوین است. به نظر میرسد تأثیرپذیری بیشتر زنان و دختران ریشه در خیالپردازی زیاد آنها دارد.
زنان مبلغ
بحث تبلیغ زنان در طول تاریخ مسئلهای رایج بوده است و در عهد نبوی، پیامبر زنان را برای دریافت احکام به افرادی همچون حمصه انصاری ارجاع میدادند. این جریان بعد از انقلاب اسلامی بطور جدی و فزاینده پیگیری شده است. در حال حاضر، بالغ بر 50 هزار طلبه، به جز فارغ التحصیلان خواهر در سطح کشور وجود دارد. البته میزان کسانی که به امر تبلیغ روی میآورند بسیار کمتر از آمار کل طلاب است. مسئله مهم در کنار مشکل کمبود مبلغ، نبود مهارتهای کافی مبلغان است؛ حتی افراد موفق در این عرصه، بیشتر متکی بر تکنیکهای فردی خود هستند. با وجود این امکانات و جمعیت 20 میلیونی زنان جوان برای گروههای 500 نفره زنان در سال به 40 هزار مبلغ حرفهای و آموزشدیده در سطوح مختلف نیاز داریم.
در اهمیت فراگیری مهارتهای تبلیغ ضمن مطالعه تاریخی در بین زنان مبلغ مسیحی که به ایران جهت تبلیغ اعزام شده بودند، به نکته جالبی برخوردم؛ زنانی در این امر موفق بودند که دورههای حرفهای تبلیغ مسیحیت را گذرانده بودند و در مهارتهای ارتباطی از روشهایی چون تبلیغ در خلال آموزش آشپزی، کلاسهای موسیقی و پرستاری فرزندان استفاده میکردند. یکی از مسائلی که حوزه را در امر تبلیغ دچار بحران کرده اشتغال بیش از حد افراد فاضل در امور پژوهشی، دانشگاهها، تدریس و به خصوص الگوگیری این مراکز از برنامههای درسی مدرن، مثل دانشگاه است.
همین ضوابط و برنامههای پژوهشی انعطافپذیری آنان را در مقابل امر تبلیغ کم کرده است. با نگاه به وضعیت این مجالس، بعد از انقلاب انگیزه مردم برای برگزاری مجالس افزایش یافته، ما نیروی فاضل جهت پاسخگوئی به انبوه تقاضاها نداریم. البته حوزه با تزریق آرامبخشهایی مثل سفیران نور درصدد رفع این مشکل برآمده است که البته شاهد ناکارآمدی این طرح در مقابل سطح علمی جامعه هستیم. امروز یک طلبه سطح مقدماتی در مقابل این گارد علمی یا یک گپ علمی چگونه میتواند پاسخگو باشد. در حال حاضر شاهد زمزمههایی در اجتماع، پیرامون نوپابودن و ناپخته بودن مبلغین جوان هستیم، اگر برای کادرسازی برنامهای در کار نباشد با این مشکل در حوزه تبلیغ زنان هم روبهرو خواهیم شد. آمارها تا سال 1385 وضعیت تربیت مبلغ زن را در حدود 4943 تخمین میزند و این آمارها در کنار مشکلات کیفی طرح، از لحاظ کمی نگران کننده است.
آسیبشناسی تبلیغ
از آسیبهای تبلیغ طلاب مرد و زن این است که اطلاعات دقیق دینی درباره حوزه زن و خانواده وجود ندارد.
ما اساساً درسی به نام درس زن در اسلام، خانواده در اسلام، نداریم فلذا خیلی اوقات دیده میشود که طلاب مرد یا نسبت به این موضوع هیچ حساسیتی نشان نمیدهند یا اگر هم حساسیت نشان میدهند در بیان مسائل مذهبی دچار سلیقهزدگی میشوند. به نظر میرسد که باید اطلاعات پایه در کلاس آموزشی به طلاب ارائه شود و حوزه نسبت به این جهات حساس باشد.
نهادهای تبلیغی
نهادهای تبلیغی و توجه آنها به مسائل زنان بحث مهمی است. مسائل زنان در نهادهای خارجی و جریان اپوزیسیون یک سوژه است، بنابراین لازم است که نهادهای تبلیغی دینی به مسائل زنان و خانواده حساس شوند. نیاز به استراتژی آیندهنگر داریم. باید تغییرات رصد شود و به تناسب آنها برنامهریزی برای مطالعه تبلیغی صورت گیرد، البته در این زمینه با کمبود منابع تخصصی روبهرویم و نیاز به تولید کتاب تخصصی در این زمینه داریم.
فرهنگسازی آگاهانه
رسانه یک موضوع را بزرگ جلوه میدهد یا از کنارش میگذرد، باید روی این مباحث کار کرد. اگر جامعه ما در بحث غیرتمندی دچار بحران شده است. باید یک جریان تبلیغی برای مسئلهی اخلاقی شکل بگیرد. بحث صداقت به عنوان بحران اخیر خانوادههاست و امروز فاصله نسلی در خانواده را با دروغ پر میکنند.
رصدهای فرهنگی
رصدهای فرهنگی در مورد زنان موضوع مهم دیگر است. این اتفاق باید به یک جریان علمی هدفمند و روشمند تبدیل بشود. مثلاً برای یکسال آینده باید مبلغین را در دسته کم در سه مسئله مهم حوزة خانواده و مسائل فرهنگی بسیج کنیم. در ظرف احادیث یک دسته بندی و در مدیریت فرهنگی جامعه را برنامهریزی کنیم میتوان برای هنجار سازی از مدیریت این مجالس استفاده کنیم. برای هنجارهای مربوط زنان و خانواده میشود این مجالس را مدیریت کرد.
ارتباط شبکهای بین مبلغین جهت تبادل تجارب و دانش؛ بطور طبیعی این رابطه باعث میشود که در نهاد و شبکهها افرادی وارد شوند که شناسنامه علمی مشخص دارند و این امر مانع از سوء استفاده سودجویان خواهد شد، به هر تقدیر از آزادسازی باید به سمت مدیریت رفت تا بتوان این جلسات را کنترل کرد.
سخنرانی دکتر کرمی
نکتهاي از خلال اين بحثها مشخص شد و آن اينکه اختلاف نظرهايي که در جلسه هست ريشه در تعميم ارتکازات شخصي ماست. اما پيامد مبارکي که اين جلسات ميتواند داشته باشند اين است که مسئله جلسات مذهبي زنانه نياز به پژوهش ميداني دارد. من ابتدا از تيپشناسي و گونهشناسي آغاز ميکنم. اگر يکي از موضوعات مورد توجه ما تغييرات اجتماعي باشد، در جلسات زنانه و ساير نهادهاي اجتماعي هميشه تغيير از کلانشهرها آغاز شده و بعد از مدتی صادر میشود بحث اصلي اين است که بايد ديد چه تغييرات اجتماعي در جلسات زنانه رخ ميدهد. تغيير وضعیت مجالس زنانه، که من اصل تغيير را پيشفرض گرفتهام، تابعي از تغييرات کلان اجتماعي است، يعني مجالس مردانه هم در شرف تغيير هستند. مناسک عبادی عرفانی شخصي هم در حال تغيير است، براي مثال الگوي اعتکاف هم در حال تغيير است؛ حتي کیفیت برگزاری جلسات مهديه تهران هم در حال تغيير است، اگر مالکين يا واقفين مهديه تهران روزي احتمال ميدانند که جلساتي به این شکل، در سال 88 يا 89 برگزار ميشود، ممکن بود که به این امر رضايت نميدادند. اصل تغيير بايد در پارادايم کلانِ کلانشهرها بررسي شود. رواج منسکگرايي، فرماليسم و غلبه کنش جمعي بر ساير کنشهايي که ما از جلسات تبليغي انتظار داريم، از جمله تغییرات جلسات زنانه است. اين واقعيت بايد فهم و تفسير شود. واقعيت اين است که جلسات زنانه به تبع جلسات مردانه و همچنين فضاي عمومي دچار نوعي منسکگرايي شده است.
اما اين جلسات بيشتر براي ايجاد سرمايه اجتماعي، حفظ آن و تبديل سرمايه اقتصادي به سرمايه اجتماعي است.
روابط در جلسات تبليغي روابط افقي نيست. بانيان جلسات هم بايد مورد توجه قرار گيرند. در مجالس ختم و مجالس زنانه مهم باني جلسه است. يعني باني جلسه است که قصد به رخ کشيدن سرمايهاجتماعي خود را دارد. خود شرکت در جلسات زنانه بستگي به ميزان سرمايهاجتماعياي که دارد مولد سرمايه اجتماعي است و به همين دليل است که شرکت افراد در جلسات در قالب يک سري مناسبات قرار ميگيرد. براي مثال ممکن است گفته شود به دليل حضور چند دقيقهاي يا نوع و زمان حضور يک فرد خاص در جلسهاي، اين کار متقابلاً نيز صورت ميگيرد. يک سري عرفها و هنجارها در حال شکلگيري است و نشاندهنده اين است که کارکرد اجتماعي مجالس مذهبي از کارکردهاي ديني و آموزشي خود در حال فاصله گرفتن است.
يکي از کارکردهاي اين جلسات ايجاد، حفظ و تثبيت سرمايه اجتماعي و جايگزيني براي بعضي نهادهاي گذشته است؛ يعني به موازات تضعيف پارهای از نهادها، برخي ديگر بايد کارکرد نهادهاي گذشته را انجام بدهند. به بیان دیگر، برخي نهادها باید به دليل تعطیلی برخی نهادهای دیگر، کارکرد آنها را عهدهدار بشوند. ما بايد در مورد اقبال جامعه زنان به اين جلسات، قدری به مؤلفه تنهايي انسان مدرن هم توجه کنيم. اگر بپذيريم بين جلساتي که درکلانشهرها برگزار ميشود و جلساتی که در شهرهای کوچک برگزار ميشود، يک تفاوتي وجود دارد مشخص ميشود که یکی از کارکردهاي اين جلسات برطرف کردن تنهايي انسان مدرن است.
از دیگر کارکردهاي مهم اين جلسات، تقويت هويتهاي حاشيهاي و قومي است. بسياري از مجالس مذهبي ما و از جمله مجالس زنانه، براي تقويت قوميتها در حال شکلگيري است.
کارکرد دیگر این جلسات، اجتماعي شدن زنان در اين مجالس است. بسياري از فرزنداني که به همراه مادر خود در اين جلسات شرکت ميکنند، اجتماعيشدن، مشارکت در امور خيريه و مديريت کردن را فراميگيرند.
آسیبشناسی
يک مسئله در جلسات زنانه پراگماتيسم راديکال است. رفع مشکلاتي مثل از بين بردن اختلاف ميان همسران، غلبه بر دشمنان و برآورده شدن حاجات بواسطه ادعيه و اوراد.
مسئله ديگر، انحراف در آموزش مفاهيم ديني است. در اين آموزشها دو نوع انحراف متصور است. انتقال حرفهای نادرست و ارائه تصوير کاريکاتوري از دين و معارف. ادعیهای مانند دعاي کنز العرش، که عمدتاً از سوي خانمها و در جلسات مذهبي زنانه داده ميشود.
يک نوع فرماليسم و منسکگرايي، هم در توصيف اين جلسات مؤثر است و هم در آسيب آن. برخي امور به عنوان گوهر دين براي بعضي گروههاي اجتماعي جدي گرفته ميشود و احتمالاً براي علماي ما زياد جدي نباشد. فرماليسم باعث ميشود که اين جلسات بمانند ولي به تدريج از معناي واقعي دين منحرف شوند. نتيجة تيپ دينداري براي غيردينداران است. اگر وجه غالب دينداري در کلانشهرهاي مدرن، همين افرادي باشند که در اين جلسات شرکت ميکنند آسيبهاي بسيار بدي دارد.
نکته آخر اينکه اين جلسات روز به روز به سمت اسراف و تجمل ميرود. صرفنظر از غير ديني بودن اسراف و تجمل، تشکيل طبقه اقتصادي ديني يکي ديگر از آسيبهاي اين جلسات است. يعني هر کسي نميتواند اين جلسات را راهاندازي کند. در واقع دين با طبقه اقتصادي پيوند ميخورد. تبديل طبقه دينداران به طبقه اقتصادي يکي از آسيبهاي مغفول اين جلسات است.
تبليغ در مجالس مذهبي بيشتر يک کنش اجتماعي جمعي براي تخليه عواطف و هيجانات است. سطح آموزشي چنین جلساتی اگر نگوييم کمتر است، حداقل در رتبههاي دوم و سوم است.
من چند سؤال را مطرح ميکنم که برخي از آنها مواضع من را مشخص ميکنند و مناسب است مورد بررسي و پژوهش قرار گيرند:
1. آيا زنان مبلغان زن را بر مبلغان مرد ترجيح ميدهند؟
2. ميان استقبال بانوان از مجالس ديني و سطح تحصيلات و اشتغال زنان چه رابطهاي وجود دارد؟
3. رابطه ميان فراغت زنان و استقبال از مجالس زنانه چيست؟
4. رابطه ميان رضامندي از زندگي مشترک زناشويي و شرکت در اين جلسات چگونه است؟
5. تيپ سني زنان استقبال کننده از اين جلسات چه تيپي است؟
6. ميزان حضور مبلغان مرد و زنانه چه نسبتي با هم دارند. مردان بيشترند يا زنان؟
7. تفاوت کنشهاي مردان و زنان در جلسات تبليغي چيست؟
8. گونهشناسي اجراي مجالس ديني زنانه چه تغييراتي را تجربه ميکند؟ يعني آيا اين تيپ واقعاً عوض شده يا فقط ادعاست؟ و يا تفاوت تغيير تيپها در شهرهاي مختلف متفاوت است؟
9. اصول حاکم بر مؤثر بودن تبليغ در جامعهشناسي ارتباطات و علم ارتباطات و اصول تبليغ از منظر ديني چيست؟ مثلاً نظر امام علي اين بوده که دعاي کميل را به تنهايي بخواند يا به صورت منسک درآيد؟ بايد اين موضوعات مورد بحث قرار گيرد.
سخنرانی خانم ظهیری
امر تبلیغ، خاص جنسیت زن یا مرد نیست بلکه یک رسالت است. البته امر تبلیغ رسالتی از زمان انبیاء عظام بوده، ما علی الرسول الا البلاغ.
بنده مباحثم را در مورد تبلیغ سنتی زنان از سه جهت، شکلی، محتوائی و محیطی ارائه میکنم. قبل از اینکه به طرح بحث بپردازم باید اذعان کنم روند رو به رشد فعالیتهای تبلیغی زنان بعد از شکلگیری انقلاب اسلامی روندی رو به جلو و چشمگیر بوده است. برای این رشد فزاینده و اقبال بانوان به سمت این مجالس علتهای مختلفی را چون، عدم بهادادن به جایگاه زنان، در حاشیه قراردادن آنان، عدم اختصاص موضوعات تبلیغی مخصوص زنان، عدم اختصاص مکانهای مناسب عمومی برای برگزاری این مجالس، محدودیت ارتباطی زنان با ملبغان مرد، عدم پاسخگوئی به نیازها و سؤالات و شبهات و احکام مخصوص زنان، میتوان برشمرد. نتیجهی این عوامل اهتمام ورزیدن به برگزاری مجالس خاص زنان شده است.
از مهمترین علتهای آسیبزا در بستر این مجالس، فقدان ساماندهی و عدم نظارت کافی ارگانها است.
تعریف محیطی: مجالس تبلیغی زنانه عموما مجالس خانگی است. علت برگزاری چنین مجالسی در محیط خانگی را میتوان عدم اختصاص مکانهای مخصوص برنامههای تبلیغی بانوان دانست. امروزه عملاً شاهدیم که بسیاری از حسینیهها، مساجد و اماکن عمومی یا جائی مختص برگزاری مجالس بانوان ندارند و یا اگر هم دارند در وقتهای سوخته و مکانهای نامناسب، امکان خدمات دهی را فراهم میکنند.
از لحاظ شکل و محتوا میتوان ویژگیهای خاصی را برای این مجالس شمرد.
1. اینکه این مجالس به شکل نهادهای مردمی غیررسمی در حال فعالیت هستند.
2. به علت مردم نهاد بودن این مجالس، بستر بسیار مناسبی برای فعالیتهای اجتماعی گوناگون در قالب آنها فراهم شده است. مثل شکلگیری قرضالحسنههای خانگی، رسیدگی به ایتام، مراقبت از زنان آسیبدیده اجتماعی و... . اگر سیستم ناظر قوی بر این فعالیتها وجود نداشته باشد در کنار جنبههای مثبت، باید منتظر جنبههای مخرب و منفی نیز بود. از مصادیق بارز انحراف جلسات مزبور، شکلگیری میهمانیها در قالب مجالس زنانه است. یعنی جایگزینی برگزاری مراسم دینی با جلسه دورهم نشینی.
امروز علتهای مختلفی در تغییر شکل این مجالس و دوری آن از اهداف اصلی میتوان برشمرد. اما یکی از مؤثرترین آنها اعمال سلیقههای شخصی است. این موضوع آنقدر مهم است که حتی در محتوای تبلیغ و نوع طرح بحث توسط مبلغ اثر میگذارد. در این میان نقش بانیان را در اعمال سلیقه نباید نادیده گرفت.
آسیب بعدی، که شاید ساده به نظر برسد، مسئله تزاحم شکل و محیط است. یعنی شما شاهد برگزاری مجلسی با یک شکل کاملا سلیقهای در یک محیط خاص هستید. مثلا شاهد برگزاری مجالس در آپارتمانها، بدون جلب رضایت همسایگان و توجه به عمومی بودن ساختمان و به شکل دلخواه همراه با تولید آلودگی صوتی، در مدت زمان نامحدود و ... هستیم.
یکی دیگر از آسیبهای شکلی در قالب این جلسات نحوهی اجرای احکام شرعی و منافات آن با اصل حکم است. مثلاً اجرای دستهجمعی نذورات؛ اولاً به فتوای حضرت امام نذر بانوان باید با اجازه همسر باشد و ثانیاً هر شخصی باید برای خودش نذر کند که متأسفانه در این مجالس یک نفر نذر میکند و در اجرای آن دیگران را نیز سهیم میکند. مثل نذر ختم صلوات، ختم قرآن و قربانی و... .
به نظر میرسد، علت آفات و آسیبهای این مجالس، چه در شکل و چه در محتوا، ریشه در دو واقعیت دارد: 1. متخصص نبودن و عدم دانش لازم مبلغان در مباحث تبلیغی و 2. محور قرارگرفتن بانی مجلس در ارائه محتوا.
البته در این میان خط سیر رابطهی محتوا مخاطب نباید فراموش بشود. اولاً باید بدانیم که مجالس بانوان در سطح تمام طبقات اجتماعی از طبقه پائین تا بالا برگزار میشود؛ ثانیاً از لحاظ مخاطب شاهد یک درهم آمیختگی از همهی اقشار جامعه مثل فامیل، همسایه، آشنا، تحصیلکردهها، زنان خانهدار هستیم و از طرفی برخلاف برنامههای رسانهای که در آن رابطه با مخاطب یک سویه است، در این مجالس شاهد یک ارتباط دو طرفه هستیم. این یک فرصت عالی برای انتقال مفاهیم عمیق و پیامهای دینی است. البته باید توجه داشت که در صورت نبود سیستم نظارتی قوی چه بر امر اعزام مبلغ و چه بر این مجالس، انحرافات جدی در جامعه بوجود خواهد آمد. این همان چیزی است که امروز به وفور در جامعه به چشم میخورد مانند ارائه مباحث تکراری و سطحی، ترویج مطالب بدون سند از لحاظ منابع روائی، فقهی، تاریخی، فراگیر نبودن مباحث برای همه مخاطبان، ترویج خرافه پرستی و... .
و اما هشداری که باید در آن تأمل کرد رابطهای محتوا، شکل، محیط مجالس زنانه با اقتضائات زنان است. متولیان امر تبلیغ تنها با درک این موضوع میتوانند برنامهای کارآمد در امر تبلیغ زنان ارائه کنند. زنان بهعلتهای مختلف دارای اقتضائات خاصی هستند. اقتضاء کسب اجازه از همسر جهت خروج از منزل، رابطه حضور زن در منزل و عدم آن، اثر عدم حضور در خانواده، بحث امنیت مکانی مجالس؛ حتی ساعت برنامهریزی برای مجالس خواهران و... .
به نظر متولیان امر تبلیغ باید به اموری چون برآوردهشدن نیازهای خاص خواهران و امور خانواده اهتمام بورزند.
از تبعی دیدن امر تبلیغ زنان: چه از جهت برگزاری این جلسات، چه از جهت اعزام مبلغ باید خودداری کنند و روند موجود که مؤید دیدگاه حاشیهای به این مجالس است باید تغییر کند تا شاهد به ثمر رسیدن این جریان مقدس باشیم.
لینکهای مرتبط